معنی فارسی easternized

B1

شرق‌زده، به ویژگی‌های شرقی تغییر یافته یا تطبیق یافته است.

Modified to have Eastern characteristics.

example
معنی(example):

این ساختمان به گونه‌ای شرقیized شد که فرهنگ محلی را منعکس کند.

مثال:

The building was easternized to reflect the local culture.

معنی(example):

آثار هنری او تفسیرهای شرق‌زده از مضامین مدرن هستند.

مثال:

Her art pieces are easternized interpretations of modern themes.

معنی فارسی کلمه easternized

: معنی easternized به فارسی

شرق‌زده، به ویژگی‌های شرقی تغییر یافته یا تطبیق یافته است.