معنی فارسی eastward
B1 /ˈistwɚd/به سمت شرق اشاره دارد و معمولاً در توصیف مسیر حرکت جغرافیایی استفاده می‌شود.
In the direction of the east.
- noun
- adjective
- adverb
noun
معنی(noun):
The direction or area lying to the east.
adjective
معنی(adjective):
Situated or directed towards the east.
adverb
معنی(adverb):
Towards the east.
example
معنی(example):
خورشید هر صبح به سمت شرق طلوع می‌کند.
مثال:
The sun rises eastward every morning.
معنی(example):
ما به سمت شرق سفر کردیم تا به شهر برسیم.
مثال:
We traveled eastward to reach the city.
معنی فارسی کلمه eastward
:
به سمت شرق اشاره دارد و معمولاً در توصیف مسیر حرکت جغرافیایی استفاده می‌شود.
