معنی فارسی eatables

B1

اسم اشاره به موارد غذایی و خوراکی‌ها.

Items of food; consumables.

noun
معنی(noun):

(chiefly in the plural) Anything edible; food.

example
معنی(example):

آنها مقداری خوراکی برای پیک‌نیک آوردند.

مثال:

They brought some eatables for the picnic.

معنی(example):

در بازار خوراکی‌های زیادی در دسترس است.

مثال:

There are many eatables available at the market.

معنی فارسی کلمه eatables

: معنی eatables به فارسی

اسم اشاره به موارد غذایی و خوراکی‌ها.