معنی فارسی eatin
B1واژه عامیانه که به معنای خوردن و یا تجربه غذا خوردن است.
An informal term related to the act of eating.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها از تجربه خوردن خود در جشنواره لذت بردند.
مثال:
They loved their eatin experience at the festival.
معنی(example):
خوردن بخش بزرگی از فرهنگ محلی بود.
مثال:
Eatin was a big part of the local culture.
معنی فارسی کلمه eatin
:
واژه عامیانه که به معنای خوردن و یا تجربه غذا خوردن است.