معنی فارسی ebulliency
B2شور و شوق، حالتی از شادابی و شادی که معمولاً به طرز شدید و غیرقابل کنترلی ابراز میشود.
The quality of being cheerful and full of energy.
- NOUN
example
معنی(example):
شور و شوق او در طول مهمانی مسری بود.
مثال:
Her ebulliency was contagious during the party.
معنی(example):
شور و شوق جمعیت کنسرت را پرانرژی کرد.
مثال:
The ebulliency of the crowd energized the concert.
معنی فارسی کلمه ebulliency
:
شور و شوق، حالتی از شادابی و شادی که معمولاً به طرز شدید و غیرقابل کنترلی ابراز میشود.