معنی فارسی ebulliently

B2

با حالت خوشحال و پرانرژی؛ به طور غیرقابل کنترلی شاداب و شاد بودن.

In an enthusiastic and lively manner.

example
معنی(example):

او با شوق و انرژی خبرش را با همه به اشتراک گذاشت.

مثال:

She ebulliently shared her news with everyone.

معنی(example):

او با شور و شوق در بحث‌ها شرکت کرد.

مثال:

He ebulliently participated in the discussions.

معنی فارسی کلمه ebulliently

: معنی ebulliently به فارسی

با حالت خوشحال و پرانرژی؛ به طور غیرقابل کنترلی شاداب و شاد بودن.