معنی فارسی ecch
B2کبودی که به دلیل شکستگی عروق خونی به وجود میآید و به صورت لکههای بزرگ و تیره بر روی پوست نمایان میشود.
A medical term used to describe a discoloration of the skin resulting from bleeding underneath.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک که بر روی پوست بیمار کبودی را مشاهده کرد.
مثال:
The doctor noted the ecchymosis on the patient's skin.
معنی(example):
اک، چند روز بعد از آسیب قابل مشاهده بود.
مثال:
Ecch was visible several days after the injury.
معنی فارسی کلمه ecch
:
کبودی که به دلیل شکستگی عروق خونی به وجود میآید و به صورت لکههای بزرگ و تیره بر روی پوست نمایان میشود.