معنی فارسی ecchymoma
C1تجمع خون در بافت زیر پوست که موجب ایجاد لکههای بزرگ و متورم میشود.
A larger localized collection of blood under the skin, usually due to trauma.
- NOUN
example
معنی(example):
اکیموما به دلیل آسیب ضربهای ایجاد شد.
مثال:
The ecchymoma formed as a result of blunt trauma.
معنی(example):
پزشک توضیح داد که اکیموما ممکن است هفتهها طول بکشد تا بهبود یابد.
مثال:
The doctor explained that the ecchymoma could take weeks to heal.
معنی فارسی کلمه ecchymoma
:
تجمع خون در بافت زیر پوست که موجب ایجاد لکههای بزرگ و متورم میشود.