معنی فارسی ecclesiasticize

B1

به کلیسایی کردن یا دینی کردن چیزی اشاره دارد.

To make something ecclesiastical or religious in nature.

example
معنی(example):

این گروه هدف داشتند تا جلسات خود را کلیسایی کنند تا با ایمان خود هم‌راستا شوند.

مثال:

The group aimed to ecclesiasticize their meetings to align with their faith.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که رویداد را کلیسایی کنند و بر روی آیین‌ها و سنت‌ها تأکید کنند.

مثال:

They decided to ecclesiasticize the event, emphasizing rituals and traditions.

معنی فارسی کلمه ecclesiasticize

: معنی ecclesiasticize به فارسی

به کلیسایی کردن یا دینی کردن چیزی اشاره دارد.