معنی فارسی ecclesiological
B1مربوط به علم مطالعه کلیسا در رابطه با جامعه و دینی که نمایندگی میکند.
Related to the study of the church in its relationship to the community and the faith it represents.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظریههای اکلزیولوژیک میتوانند به ما کمک کنند تا جوامع مذهبی را بهتر درک کنیم.
مثال:
Ecclesiological theories can help us understand religious communities better.
معنی(example):
کنفرانس بر چالشهای اکلزیولوژیک مدرن که جماعتها با آن مواجه هستند، تمرکز داشت.
مثال:
The conference focused on modern ecclesiological challenges faced by congregations.
معنی فارسی کلمه ecclesiological
:
مربوط به علم مطالعه کلیسا در رابطه با جامعه و دینی که نمایندگی میکند.