معنی فارسی echeloned
B1ساختار اکلونی به نوعی سازماندهی اشاره دارد که در آن افراد یا گروهها در درجات مختلف قرار میگیرند.
Arranged or organized in levels or tiers.
- verb
verb
معنی(verb):
To form troops into an echelon.
example
معنی(example):
تیم به منظور بهبود کارایی در درجههای مختلف سازماندهی شد.
مثال:
The team was echeloned to improve efficiency.
معنی(example):
ساختار درجهبندی شده امکان ارتباط واضحتر را فراهم میآورد.
مثال:
The echeloned structure allows for clearer communication.
معنی فارسی کلمه echeloned
:
ساختار اکلونی به نوعی سازماندهی اشاره دارد که در آن افراد یا گروهها در درجات مختلف قرار میگیرند.