معنی فارسی edge-of-the-seat
B2حالت هیجانزده و مشغول به چیزی، معمولاً به عنوان توصیفی برای فیلمها و مسابقات که توجه کامل و احساس تنش را تحریک میکند.
A phrase meaning to be very excited or anxious about what is going to happen next.
- IDIOM
example
معنی(example):
این هیجانانگیز به قدری خوب بود که من در تمام مدت در لبه صندلیام نشسته بودم.
مثال:
The thriller was so good that I was on the edge of my seat the whole time.
معنی(example):
دقایق پایانی بازی همه را در لبه صندلیهایشان نگه داشته بود.
مثال:
The final minutes of the game had everyone on the edge of their seats.
معنی فارسی کلمه edge-of-the-seat
:
حالت هیجانزده و مشغول به چیزی، معمولاً به عنوان توصیفی برای فیلمها و مسابقات که توجه کامل و احساس تنش را تحریک میکند.