معنی فارسی efecks
B2تأثیرات و نتایج یک رویداد، عمل یا سیاست.
The consequences or results of an action, event, or policy.
- NOUN
example
معنی(example):
تأثیرات سیاست جدید هنوز در حال مطالعه است.
مثال:
The efecks of the new policy are still being studied.
معنی(example):
او چندین تأثیر تغییرات آب و هوایی را متوجه شد.
مثال:
He noticed several efecks of the climate change.
معنی فارسی کلمه efecks
:
تأثیرات و نتایج یک رویداد، عمل یا سیاست.