معنی فارسی effectuator

B1

عامل اجرایی، دستگاهی که تأثیرات فیزیکی را ایجاد می‌کند و پاسخ‌هایی به ورودی‌ها می‌دهد.

A mechanism that causes an action or effect to be produced.

example
معنی(example):

عامل اجرایی دستگاهی است که یک اثر فیزیکی تولید می‌کند.

مثال:

An effectuator is a device that produces a physical effect.

معنی(example):

در رباتیک، یک عامل اجرایی وقتی فعال می‌شود که دستوری دریافت کند.

مثال:

In robotics, an effectuator goes into action when it receives a command.

معنی فارسی کلمه effectuator

: معنی effectuator به فارسی

عامل اجرایی، دستگاهی که تأثیرات فیزیکی را ایجاد می‌کند و پاسخ‌هایی به ورودی‌ها می‌دهد.