معنی فارسی effed

B1 /ɛft/

به معنای خراب شدن یا به هم ریختن در نتیجه فشار یا استرس.

Slang term for having messed something up, often used informally.

verb
معنی(verb):

Fuck (the taboo swear word, but not in the sense "to copulate")

مثال:

And he kept saying, "Effing this, effing that."

example
معنی(example):

او بعد از جلسه طولانی احساس افد شده کرد.

مثال:

He felt effed after the long meeting.

معنی(example):

من واقعاً آن پروژه را افد کردم.

مثال:

I really effed up that project.

معنی فارسی کلمه effed

: معنی effed به فارسی

به معنای خراب شدن یا به هم ریختن در نتیجه فشار یا استرس.