معنی فارسی effs
B1 /ɛfs/جملهای برای اشاره به نشانههای خاص یا دقیق در ارزیابیها، معمولاً در نظامهای آموزشی.
Marks or grades indicating performance, especially in an educational context.
- verb
verb
معنی(verb):
Fuck (the taboo swear word, but not in the sense "to copulate")
مثال:
And he kept saying, "Effing this, effing that."
example
معنی(example):
او چندین اف در گزارش پروژهاش نوشت.
مثال:
He made a few effs on his project report.
معنی(example):
دانشآموز بخشی از اف را برای ایدههای خلاقانهاش دریافت کرد.
مثال:
The student received some effs for his creative ideas.
معنی فارسی کلمه effs
:
جملهای برای اشاره به نشانههای خاص یا دقیق در ارزیابیها، معمولاً در نظامهای آموزشی.