معنی فارسی effeminised

B1

زنانه‌سازی شده، به معنی وجود ویژگی‌های زنانه در یک فرد یا شخصیت.

Made to appear or behave more feminine.

example
معنی(example):

او در نمایشنامه شخصیتی زیبا با ویژگی‌های زنانه بازی کرد.

مثال:

In the play, he portrayed a beautifully effeminised character.

معنی(example):

شخصیت‌های زنانه‌سازی شده معمولاً در هنر معاصر دیده می‌شوند.

مثال:

Effeminised figures are often seen in contemporary arts.

معنی فارسی کلمه effeminised

: معنی effeminised به فارسی

زنانه‌سازی شده، به معنی وجود ویژگی‌های زنانه در یک فرد یا شخصیت.