معنی فارسی effeminisation

B1

زنانه‌سازی، فرآیند یا پدیده‌ای که در آن ویژگی‌های زنانه به بارز می‌شود.

The process of making someone or something more feminine.

example
معنی(example):

زنانه‌سازی موضوعی برای بحث در مطالعات جنسیتی بوده است.

مثال:

Effeminisation has been a topic of debate in gender studies.

معنی(example):

زنانه‌سازی مد به ترندهای مدرن شکل جدیدی بخشیده است.

مثال:

The effeminisation of fashion has transformed modern trends.

معنی فارسی کلمه effeminisation

: معنی effeminisation به فارسی

زنانه‌سازی، فرآیند یا پدیده‌ای که در آن ویژگی‌های زنانه به بارز می‌شود.