معنی فارسی effemination
B1زنانهسازی، فرآیند یا عمل ایجاد ویژگیهای زنانه در فرد یا شیء.
The process or act of making someone or something more feminine.
- NOUN
example
معنی(example):
زنانهسازی شخصیت عمق بیشتری به داستان اضافه کرد.
مثال:
The effemination of the character added depth to the story.
معنی(example):
منتقدان درباره زنانهسازی در سینمای مدرن بحث کردند.
مثال:
Critics discussed the effemination in modern cinema.
معنی فارسی کلمه effemination
:
زنانهسازی، فرآیند یا عمل ایجاد ویژگیهای زنانه در فرد یا شیء.