معنی فارسی efferently

B1

به طور افرانت، به معنای ارسال سیگنال‌ها از مغز به بافت‌ها یا اعضای بدن.

In a manner that conveys impulses away from the central nervous system.

example
معنی(example):

عصب‌ها سیگنال‌ها را به‌طور افرانت به سمت عمل از مغز ارسال می‌کنند.

مثال:

The nerves send signals efferently, directing action from the brain.

معنی(example):

او به طور افرانت به دستورالعمل‌های داده شده پاسخ داد.

مثال:

He responded efferently to the instructions given.

معنی فارسی کلمه efferently

: معنی efferently به فارسی

به طور افرانت، به معنای ارسال سیگنال‌ها از مغز به بافت‌ها یا اعضای بدن.