معنی فارسی effervesce

B1 /ˌɛf.əɹˈvɛs/

گازدار شدن، به حالتی اطلاق می‌شود که یک مایع حاوی گازهای حل شده، پس از آزاد شدن فشار به جوش و فوران درآید.

To emit small bubbles of gas; to fizz.

verb
معنی(verb):

(of a liquid) to emit small bubbles of dissolved gas; to froth or fizz

معنی(verb):

(of a gas) to escape from solution in a liquid in the form of bubbles

معنی(verb):

(of a person) to show high spirits

example
معنی(example):

از وقتی که نوشابه را باز می‌کنید، گازدار می‌شود.

مثال:

The soda will effervesce when you open it.

معنی(example):

وقتی که ماگما بالا آمد، آتش‌فشان شروع به گازدار شدن کرد.

مثال:

The volcano began to effervesce as the magma rose.

معنی فارسی کلمه effervesce

: معنی effervesce به فارسی

گازدار شدن، به حالتی اطلاق می‌شود که یک مایع حاوی گازهای حل شده، پس از آزاد شدن فشار به جوش و فوران درآید.