معنی فارسی effervescive
B2به معنای حبابدار و دارای گاز است و بهطور خاص به مواد یا نوشیدنیهایی اطلاق میشود که دارای حبابهای گاز هستند.
Containing bubbles; fizzy or sparkling, often used to describe drinks.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت حبابدار نوشیدنی آن را لذتبخش کرد.
مثال:
The effervescive nature of the drink made it enjoyable.
معنی(example):
شخصیت حبابدار او اتاق را روشن کرد.
مثال:
Her effervescive personality brightened the room.
معنی فارسی کلمه effervescive
:
به معنای حبابدار و دارای گاز است و بهطور خاص به مواد یا نوشیدنیهایی اطلاق میشود که دارای حبابهای گاز هستند.