معنی فارسی efficacies
C1تعداد یا میزان تأثیرات مثبت یک روش یا درمان.
The ability to produce a desired or intended result.
- NOUN
example
معنی(example):
موارد مؤثر بودن درمانهای مختلف به طرز چشمگیری متفاوت است.
مثال:
The efficacies of different treatments vary significantly.
معنی(example):
محققان به بررسی مؤثر بودن داروهای مختلف میپردازند.
مثال:
Researchers study the efficacies of various medications.
معنی فارسی کلمه efficacies
:
تعداد یا میزان تأثیرات مثبت یک روش یا درمان.