معنی فارسی effoliate

B1

برگ افشانی، به عمل رشد و تولید برگ‌های جدید در گیاهان اشاره دارد.

To shed or produce leaves, particularly in the context of plants.

example
معنی(example):

درختان در بهار برگ افشانی می‌کنند زیرا برگ‌های جدید رشد می‌کنند.

مثال:

Trees will effoliate in spring as new leaves grow.

معنی(example):

این گیاه پس از دریافت نور خورشید کافی، شروع به برگ افشانی می‌کند.

مثال:

The plant begins to effoliate after receiving enough sunlight.

معنی فارسی کلمه effoliate

: معنی effoliate به فارسی

برگ افشانی، به عمل رشد و تولید برگ‌های جدید در گیاهان اشاره دارد.