معنی فارسی efford

B1

تلاشی که برای انجام کاری لازم است، به ویژه در مواقعی که کار دشوار است.

The exertion of energy or effort required to accomplish a task.

example
معنی(example):

تلاشی از انرژی برای بلند کردن جعبه سنگین لازم بود.

مثال:

An efford of energy was needed to lift the heavy box.

معنی(example):

تلاش او تفاوت قابل توجهی در پروژه ایجاد کرد.

مثال:

His efford made a significant difference in the project.

معنی فارسی کلمه efford

: معنی efford به فارسی

تلاشی که برای انجام کاری لازم است، به ویژه در مواقعی که کار دشوار است.