معنی فارسی effude

B2

به نمایش گذاشتن یا تجلی یافتن، بیان کردن یک حالت یا احساس به وضوح.

To radiate or emit; to express an emotion or quality clearly.

example
معنی(example):

هنرمند توانست خلاقیت را در نقاشی‌هایش به نمایش بگذارد.

مثال:

The artist managed to effude creativity in her paintings.

معنی(example):

او به نظر می‌رسید که در طول ارائه، اعتماد به نفس را به نمایش می‌گذارد.

مثال:

He seemed to effude confidence during the presentation.

معنی فارسی کلمه effude

: معنی effude به فارسی

به نمایش گذاشتن یا تجلی یافتن، بیان کردن یک حالت یا احساس به وضوح.