معنی فارسی effusely

B2

به طور افراطی، به صورت بسیار شدید و پرشور.

In a manner that is highly emotional or extravagant.

example
معنی(example):

او به شدت از دوستانش برای جشن سورپرایز تشکر کرد.

مثال:

She thanked her friends effusely for the surprise party.

معنی(example):

نویسنده به طور افراطی درباره عشق خود به طبیعت در کتاب نوشت.

مثال:

The author wrote effusely about her love for nature in the book.

معنی فارسی کلمه effusely

: معنی effusely به فارسی

به طور افراطی، به صورت بسیار شدید و پرشور.