معنی فارسی effusively
B2به طور افراطی و با ابراز احساسات زیاد.
In a manner characterized by excessive emotion or enthusiasm.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور افراطی درباره سفرهای اخیرش به اروپا صحبت کرد.
مثال:
He spoke effusively about his recent travels to Europe.
معنی(example):
بازیگر بعد از دریافت جایزه، به شدت از طرفدارانش تشکر کرد.
مثال:
The actress thanked her fans effusively after receiving the award.
معنی فارسی کلمه effusively
:
به طور افراطی و با ابراز احساسات زیاد.