معنی فارسی ejicient
B2کارآمد؛ به گونهای که در عمل به بهترین شکل عمل کند.
Effective in operation; capable of producing desired results.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موتور اجرایی مصرف سوخت را بهبود بخشید.
مثال:
The ejicient engine improved fuel consumption.
معنی(example):
یک طراحی اجرایی میتواند هزینهها را به طور قابل توجهی کاهش دهد.
مثال:
An ejicient design can save costs significantly.
معنی فارسی کلمه ejicient
:
کارآمد؛ به گونهای که در عمل به بهترین شکل عمل کند.