معنی فارسی ejectively

B1

به صورت خروجی؛ به گونه‌ای که اقدام به خروج یا حذف چیزی انجام شود.

In a manner that involves or denotes ejection.

example
معنی(example):

خلبان در شرایط اضطراری به طور خروجی عمل کرد.

مثال:

The pilot acted ejectively during the emergency.

معنی(example):

او به طور خروجی صحبت کرد و اطمینان حاصل کرد که تیم می‌داند چه کاری انجام دهد.

مثال:

He spoke ejectively, ensuring the team knew what to do.

معنی فارسی کلمه ejectively

: معنی ejectively به فارسی

به صورت خروجی؛ به گونه‌ای که اقدام به خروج یا حذف چیزی انجام شود.