معنی فارسی elbowpiece
B2جزء یا بخشی از لباس که برای پروسهٔ آرنج میباشد.
A protective or decorative piece at the elbow of a garment.
- NOUN
example
معنی(example):
طراح یک قسمت آرنجی به ژاکت اضافه کرد.
مثال:
The designer added an elbowpiece to the jacket.
معنی(example):
قسمت آرنجی حفاظت اضافی را فراهم میکند.
مثال:
The elbowpiece provides extra protection.
معنی فارسی کلمه elbowpiece
:
جزء یا بخشی از لباس که برای پروسهٔ آرنج میباشد.