معنی فارسی electioneerer
B1کسی که در روند انتخابات به تبلیغ و جلب نظر مردم برای رأی دادن به یک نامزد میپردازد.
A person who actively campaigns for a candidate or political party during an election.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کارزار انتخاباتی برای متقاعد کردن مردم به رأی دادن سخت کار میکند.
مثال:
An electioneerer works hard to convince people to vote.
معنی(example):
کارزار انتخاباتی چشمانداز نامزد را با جمعیت به اشتراک گذاشت.
مثال:
The electioneerer shared the candidate's vision with the crowd.
معنی فارسی کلمه electioneerer
:
کسی که در روند انتخابات به تبلیغ و جلب نظر مردم برای رأی دادن به یک نامزد میپردازد.