معنی فارسی electiveness

B1

خصوصیت یا توانایی انتخابی بودن؛ توانایی انتخاب شدن یا برگزیده شدن.

The quality of being elective or chosen; the ability to be decided by choice.

example
معنی(example):

کارایی سیاست جدید در میان مقامات مورد بحث قرار گرفت.

مثال:

The electiveness of the new policy was debated among officials.

معنی(example):

کارایی برای اطمینان از انتخاب رهبران درست بسیار اهمیت دارد.

مثال:

Electiveness is crucial for ensuring that the right leaders are chosen.

معنی فارسی کلمه electiveness

: معنی electiveness به فارسی

خصوصیت یا توانایی انتخابی بودن؛ توانایی انتخاب شدن یا برگزیده شدن.