معنی فارسی electivity
B1کیفیت یا توانایی انتخاب شدن؛ انتخاب دلخواه در مقابل انتخاب اجباری.
The quality of being elective; the option to choose from a variety of alternatives.
- NOUN
example
معنی(example):
انتخابی بودن برخی دورهها میتواند تجربه یادگیری دانشآموز را بهبود بخشد.
مثال:
The electivity of certain courses can enhance a student's learning experience.
معنی(example):
در آموزش، انتخابی بودن به دانشآموزان این امکان را میدهد که به اشتیاقهای خود بپردازند.
مثال:
In education, electivity allows students to follow their passions.
معنی فارسی کلمه electivity
:
کیفیت یا توانایی انتخاب شدن؛ انتخاب دلخواه در مقابل انتخاب اجباری.