معنی فارسی electly

B1

به طور انتخابی و به شکل خاص و آگاهانه با فرایند انتخاب مواجه شدن.

In a manner that is characterized by choice; specifically chosen or elected.

example
معنی(example):

دانش‌آموزان به‌طور انتخابی نمایندگان خود را برای کمیته انتخاب کردند.

مثال:

The students electly chose their representatives for the committee.

معنی(example):

جلسات انتخابی به‌طور انتخابی اجازه گفتگوهای آزاد را می‌دهند.

مثال:

Electly conducted meetings allow for open dialogue.

معنی فارسی کلمه electly

: معنی electly به فارسی

به طور انتخابی و به شکل خاص و آگاهانه با فرایند انتخاب مواجه شدن.