معنی فارسی electrofishes

B1

ماهی‌هایی که می‌توانند برق تولید کنند و به عنوان ابزارهای جستجو و شکار عمل می‌کنند.

Fish that can generate electric fields, often used in navigation and hunting.

verb
معنی(verb):

To take part in electrofishing.

example
معنی(example):

برخی افراد از ماهی‌های الکتریکی برای مطالعه اکوسیستم‌های زیرآبی استفاده می‌کنند.

مثال:

Some people use electrofishes to study underwater ecosystems.

معنی(example):

ماهی‌های الکتریکی می‌توانند میدان‌های الکتریکی تولید کنند تا جهت‌یابی و شکار کنند.

مثال:

Electrofishes can emit electric fields to navigate and hunt.

معنی فارسی کلمه electrofishes

: معنی electrofishes به فارسی

ماهی‌هایی که می‌توانند برق تولید کنند و به عنوان ابزارهای جستجو و شکار عمل می‌کنند.