معنی فارسی electroscopic
C1مربوط به اشیاء و ذراتی که با کمک الکتریسیته قابل مشاهده هستند.
Relating to the observation of particles using electrical methods.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمندان از دستگاه الکتروسکوپی برای مشاهدهٔ ذرات ریز استفاده میکنند.
مثال:
Scientists use an electroscopic device to visualize tiny particles.
معنی(example):
روشهای الکتروسکوپی میتوانند جزئیاتی را که با چشم غیرمسلح دیده نمیشوند، نشان دهند.
مثال:
Electroscopic techniques can reveal details not visible to the naked eye.
معنی فارسی کلمه electroscopic
:
مربوط به اشیاء و ذراتی که با کمک الکتریسیته قابل مشاهده هستند.