معنی فارسی electroshocks

B2

تأثیرات ناشی از جریان برق بر روی بدن، معمولاً به صورت ناگهانی.

Controlled electrical shocks used for therapeutic purposes.

example
معنی(example):

الکتروشوک‌ها می‌توانند در درمان‌های پزشکی برای بازنشانی فعالیت اعصاب استفاده شوند.

مثال:

Electroshocks can be used in medical treatments to reset nerve activity.

معنی(example):

این دستگاه در مواقع اضطراری الکتروشوک‌هایی را برای تحریک قلب ارسال می‌کند.

مثال:

The machine delivers electroshocks to stimulate the heart in emergencies.

معنی فارسی کلمه electroshocks

: معنی electroshocks به فارسی

تأثیرات ناشی از جریان برق بر روی بدن، معمولاً به صورت ناگهانی.