معنی فارسی electrosurgically
B2به روشی که در آن جریان الکتریکی برای جراحی استفاده میشود، اشاره دارد.
In a manner using electric currents for surgery.
- ADVERB
example
معنی(example):
این روش بهطور الکتروشورژیک انجام شد و منجر به بهبودی سریعتر شد.
مثال:
The procedure was performed electrosurgically, leading to faster healing.
معنی(example):
تومور بهطور الکتروشورژیک با دقت برداشته شد.
مثال:
The tumor was removed electrosurgically with precision.
معنی فارسی کلمه electrosurgically
:
به روشی که در آن جریان الکتریکی برای جراحی استفاده میشود، اشاره دارد.