معنی فارسی electrotactic

B1

نسبت به حركت یا رفتار موجودات زنده در پاسخ به میدان‌های الکتریکی.

Relating to the movement or behavior of living organisms in response to electric fields.

example
معنی(example):

برخی از سلول‌ها از خود حرکتی الکتروتاکتیک به سمت میدان‌های الکتریکی نشان می‌دهند.

مثال:

Some cells show electrotactic movement towards electric fields.

معنی(example):

رفتار الکتروتاکتیک در موجودات زنده مختلف قابل مشاهده است.

مثال:

Electrotactic behavior can be observed in various living organisms.

معنی فارسی کلمه electrotactic

: معنی electrotactic به فارسی

نسبت به حركت یا رفتار موجودات زنده در پاسخ به میدان‌های الکتریکی.