معنی فارسی electrotechnics
B1رشتهای از مهندسی که به فعالیتهای مرتبط با الکتریسیته و الکترونیک میپردازد.
The study and application of technology involving electricity and electronics.
- NOUN
example
معنی(example):
الکترونیک یک حوزه وسیع از مهندسی است.
مثال:
Electrotechnics is a broad field of engineering.
معنی(example):
دورههای آموزشی در زمینه الکترونیک در بسیاری از دانشگاهها ارائه میشود.
مثال:
Courses in electrotechnics are offered at many universities.
معنی فارسی کلمه electrotechnics
:
رشتهای از مهندسی که به فعالیتهای مرتبط با الکتریسیته و الکترونیک میپردازد.