معنی فارسی elelments
B1عناصر به اجزا یا بخشهایی در یک کل اشاره دارند که در علوم مختلف مورد بررسی قرار میگیرند.
Components or parts that constitute a whole, studied in various sciences.
- NOUN
example
معنی(example):
عناصر یک داستان شامل شخصیتها، موقعیت و طرح داستان است.
مثال:
The elements of a story include characters, setting, and plot.
معنی(example):
شیمی عناصر و تعاملات آنها را مطالعه میکند.
مثال:
Chemistry studies the elements and their interactions.
معنی فارسی کلمه elelments
:
عناصر به اجزا یا بخشهایی در یک کل اشاره دارند که در علوم مختلف مورد بررسی قرار میگیرند.