معنی فارسی elem
B1الم به یک واحد اصلی از ساختار اشاره دارد، معمولاً در طراحی و معماری استفاده میشود.
A fundamental unit of structure, often used in design and architecture.
- NOUN
example
معنی(example):
یک الم واحده بنیادی از ساختار است.
مثال:
An elem is a basic unit of structure.
معنی(example):
در طراحی، هر الم عملکرد خاص خود را دارد.
مثال:
In design, each elem serves its own function.
معنی فارسی کلمه elem
:
الم به یک واحد اصلی از ساختار اشاره دارد، معمولاً در طراحی و معماری استفاده میشود.