معنی فارسی elev
B1آسانسور، وسیلهای برای حمل و نقل افراد یا بار در بین طبقات یک ساختمان.
A mechanical device used for carrying people or goods vertically between floors.
- NOUN
example
معنی(example):
ساختمان در پشت خود یک آسانسور داشت.
مثال:
The building had an elev at the back.
معنی(example):
در برخی شهرها، دیدن آسانسور در حمل و نقل عمومی معمول است.
مثال:
In some cities, it is common to see an elev in public transport.
معنی فارسی کلمه elev
:
آسانسور، وسیلهای برای حمل و نقل افراد یا بار در بین طبقات یک ساختمان.