معنی فارسی elevational
B1مرتبط با ارتفاع و ارتفاع سطح زمین، به ویژگیهایی که به ارتفاع مربوط میشود اشاره دارد.
Relating to elevation or the vertical relationship between different levels.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات ارتفاعی در منظر چشمگیر بود.
مثال:
The elevational changes in the landscape were significant.
معنی(example):
آنها جنبههای ارتفاعی پروژه را مورد مطالعه قرار دادند.
مثال:
They studied the elevational aspects of the project.
معنی فارسی کلمه elevational
:
مرتبط با ارتفاع و ارتفاع سطح زمین، به ویژگیهایی که به ارتفاع مربوط میشود اشاره دارد.