معنی فارسی elicitate

B2

استخراج کردن یا برانگیختن پاسخ یا اطلاعات از کسی.

To draw out or bring forth a response, answer, or fact from someone.

example
معنی(example):

معلم سعی کرد تا پاسخ‌هایی از دانش‌آموزانش به دست آورد.

مثال:

The teacher tried to elicit responses from her students.

معنی(example):

روانشناس هدفش این بود که احساسات را در طول جلسه استخراج کند.

مثال:

The therapist aimed to elicit emotions during the session.

معنی فارسی کلمه elicitate

: معنی elicitate به فارسی

استخراج کردن یا برانگیختن پاسخ یا اطلاعات از کسی.