معنی فارسی elicitory

B2

مربوط به استخراج یا برانگیختن اطلاعات یا پاسخ‌ها.

Pertaining to the act of eliciting or drawing out responses.

example
معنی(example):

تکنیک‌های استخراجی می‌توانند نتایج یادگیری را بهبود بخشند.

مثال:

Elicitory techniques can improve learning outcomes.

معنی(example):

روش‌های استخراجی که در کارگاه استفاده شدند مؤثر بودند.

مثال:

The elicitory methods used in the workshop were effective.

معنی فارسی کلمه elicitory

: معنی elicitory به فارسی

مربوط به استخراج یا برانگیختن اطلاعات یا پاسخ‌ها.