معنی فارسی elixed
B1کلمهای به معنای بهبود یا شفا دادن، معمولاً به منظور توصیف اثرات مثبت یک نوشیدنی یا دارو.
Having been transformed or rejuvenated, especially through some magical or extraordinary means.
- OTHER
example
معنی(example):
جادو، سلامتی او را شفا بخشید و او را جوانتر کرد.
مثال:
The potion elixed her health, making her feel rejuvenated.
معنی(example):
بعد از تعطیلات طولانی در اسپا احساس جوانی کرد.
مثال:
He felt elixed after the long spa retreat.
معنی فارسی کلمه elixed
:
کلمهای به معنای بهبود یا شفا دادن، معمولاً به منظور توصیف اثرات مثبت یک نوشیدنی یا دارو.