معنی فارسی eloignment
B1عمل دور کردن، به معنای فاصله گرفتن از اقلام یا موارد خاص.
The process of distancing or removing particular items from a space.
- NOUN
example
معنی(example):
دور کردن آثار تاریخی از مجموعه نشاندهنده تغییرات قابل توجهی بود.
مثال:
The eloignment of the artifacts from the collection marked a significant change.
معنی(example):
دور کردن وسایل شخصی میتواند قدمی به سوی مینیمالیسم باشد.
مثال:
Eloignment of personal belongings can be a step towards minimalism.
معنی فارسی کلمه eloignment
:
عمل دور کردن، به معنای فاصله گرفتن از اقلام یا موارد خاص.