معنی فارسی emancipationist

C1

شخصی که از راه‌حل‌های اجتماعی یا سیاسی برای آزادی و برابری حمایت می‌کند.

A person who advocates for the emancipation of others, especially concerning social or political rights.

example
معنی(example):

امانوئل‌گراها بی‌وقفه برای آزادی بردگان کار کردند.

مثال:

The emancipationists worked tirelessly for the freedom of the enslaved.

معنی(example):

به عنوان یک امانوئل‌گرا، او زندگی‌اش را به عدالت اجتماعی اختصاص داد.

مثال:

As an emancipationist, she dedicated her life to social justice.

معنی فارسی کلمه emancipationist

: معنی emancipationist به فارسی

شخصی که از راه‌حل‌های اجتماعی یا سیاسی برای آزادی و برابری حمایت می‌کند.